لگام پیچیدن(سَ اَ کَ دَ) روی برگاشتن. روی برگردانیدن. سر از اطاعت پیچیدن: ولیکن ترا گر چنین است کام ز کام تو هرگز نپیچم لگام. فردوسی ادامه... روی برگاشتن. روی برگردانیدن. سر از اطاعت پیچیدن: ولیکن ترا گر چنین است کام ز کام تو هرگز نپیچم لگام. فردوسی لغت نامه دهخدا
لگام پیچیدن روی برگردانیدن، از اطاعت کسی سر باز زدن ادامه... روی برگردانیدن، از اطاعت کسی سر باز زدن تصویر لگام پیچیدن فرهنگ لغت هوشیار
لگام پیچیدن((~. دَ)) روی برگردانیدن، سر باز زدن، سرپیچی کردن ادامه... روی برگردانیدن، سر باز زدن، سرپیچی کردن تصویر لگام پیچیدن فرهنگ فارسی معین