جدول جو
جدول جو

معنی لگام پیچیدن - جستجوی لغت در جدول جو

لگام پیچیدن(سَ اَ کَ دَ)
روی برگاشتن. روی برگردانیدن. سر از اطاعت پیچیدن:
ولیکن ترا گر چنین است کام
ز کام تو هرگز نپیچم لگام.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
لگام پیچیدن
روی برگردانیدن، از اطاعت کسی سر باز زدن
تصویری از لگام پیچیدن
تصویر لگام پیچیدن
فرهنگ لغت هوشیار
لگام پیچیدن((~. دَ))
روی برگردانیدن، سر باز زدن، سرپیچی کردن
تصویری از لگام پیچیدن
تصویر لگام پیچیدن
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(سَ بَ سَزَ دَ)
لشتن لغام. لحس لجام، کنایه از مطیع و منقاد بودن است. (آنندراج). مقابل لگام خائیدن:
صاعد و هابط گردونش ببوسند رکاب
اشهب و ادهم گیتیش بلیسند لگام.
انوری
لغت نامه دهخدا
تصویری از لگام لیسیدن
تصویر لگام لیسیدن
افسار خود لیسیدن ستور، مطیع بودن فرمانبردار بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لگام لیسیدن
تصویر لگام لیسیدن
((~. دَ))
مطیع بودن، فرمانبردار بودن
فرهنگ فارسی معین